مدتي است كه مفهوم «اقتصاد مقاومتي» به عنوان يكي از كليدواژه هاي تبيين نقشه راه حركت امت در پيچ تاريخي و حساس كنوني از سوي امام خامنه اي (ادام الله ظله) مطرح شده است. تكيه اصلي امر مولوي ايشان نيز در اين برهه حساس دستور به مقاومت همه جانبه در عرصه اقتصادي است، زيرا دشمن نيز توان اصلي خود را روي اقتصاد گذاشته و وقتي در يك نبرد همه جانبه دشمن به يك محور حمله مي كند همه نيروهاي جبهه خودي بايد اقدام به دفع حمله از آن محور و جلوگيري از سقوط آن تنند.
اما سوالي كه مطرح است اين است كه احتمال پيروزي نظام اسلامي در اين درگيري اقتصادي چقدر است؟ به تعبير صريح تر آيا در شرايطي كه در مقابل مقاومت اقتصادي، امت به محوريت امام خويش، اعضاي شوراي امنيت سازمان ملل و بسياري از بلوك هاي اقتصادي جهاني و منطقه اي صف آرايي كردند باز هم مقاومت در عرصه اقتصاد فايده اي دارد؟ آيا مردم ايران تحمل فشار ناشي از اقتصاد مقاومتي را براي غلبه بر دشمن دارند؟
در جواب اين شبهه كه بعضاً از سوي برخي دوستان مرعوب قدرت اقتصادي دشمن نيز مطرح مي شود بايد گفت كه نمي توان انكار كرد كه يكي از عوامل مهم در هر جنگي - اعم از اقتصادي، سياسي، فرهنگي يا حتي نظامي - توان ضربه زدن به دشمن است؛ امري كه در ادبيات نظامي از آن اصطلاحاً با عنوان «قدرت آتش» ياد مي شود.عمده استدلال شبهه فوق بر اين اصل متكي است كه توان ما در زدن ضربه اقتصادي به دشمن خيلي كمتر از توان اقتصادي دشمن- با آن گردش مالي محيرالعقول شان - است. بنابراين، اين جنگ يك جنگ نامتقارن بوده و صلاح آهويي مثل ما در تسليم به شيري مثل آنهاست! نه مقاومت.
اگرچه نمي توان قدرت بالاي اقتصادي دشمن و وجود اهرم هاي فراوان بين المللي و منطقه اي در دست وي براي وارد آوردن ضربه به نظام اسلامي در عرصه اقتصاد را ناديده گرفت؛ ولي در يك نبرد نامتقارن تنها قدرت آتش نيست كه طرف پيروز را تعيين مي كند، زيرا اگر تنها قدرت آتش عامل پيروزي بود كه اصلاً نبايد جنگي در مي گرفت! بلكه عامل ديگري است كه سرنوشت نهايي هر جنگ نامتقارني را تعيين مي كند؛ آن عامل نهايي آستانه تحمل و ميزان ضربه پذيري است.به بيان ديگر عامل اصلي پيروزي در جنگ اقتصادي فوق اين نيست كه چه كسي ضربات محكم تري به حريف خود وارد مي كند؛ بلكه اين است كه چه كسي بيشتر توانايي تحمل ضربات طرف مقابل را دارد، زيرا جنگ، جنگ اراده هاست و هدف نه ضربه زدن به حريف كه شكستن اراده مقاومت و ايستادگي اوست. بنابراين اگر سنگين ترين ضربات وارد شود ولي اراده حريف نشكند پيروزي به دست نيامده است.
اين جا همان عقبه استراتژيك عقلاني اي است كه رهبري فرزانه انقلاب با عنايت حضرت ولي عصر(عج)؛ تئوري «اقتصاد مقاومتي» را كه حاصل تقوم واقع بيني و آرمانگرايي در عرصه اقتصاد است بر آن بنا گذاشته و وعده پيروزي قطعي مي دهد. به بيان ساده تر مسئله اصلي در اين نبرد اقتصادي اين است كه كدام مردم و كدام مسئولان اراده قوي تري در مقاومت در برابر ضربات جبهه مقابل دارند؟مسلماً كساني كه ياري ولي خدا و امام امت را در مقابله با جبهه كفر و نفاق حتي بر خون عزيز ترين جوانان شان ترجيح داده اند هرگز در مقابل چند قطعنامه معدود ابرقدرت متكبر پرادعا كه با امپراتوري خبري خود را به دروغ جامعه جهاني مي خوانند؛ سر خم نكرده و نخواهد كرد.
پس وقتي ضربه پذيري مومنان بيشتر از كفار و منافقين باشد اگر استقامت كنند قطعاً پيروزي از آن ايشان است، زيرا جبهه استكبار با وجود ظاهر منسجمش توان ضربه پذيري كمي دارد. اين راز پيروزي اقتصاد مقاومتي است.
ضربات متقابل ايران در شرايط كنوني نيز چندان كم و محدود نيست.
نظرات شما عزیزان:
ادامه مطلب